چندین هزار سال تاریخ تمدن بشر، چند قرن توسعه صنایع بنیانی و زیرساختی، تولید هزاران محصول با تکنولوژیهای پیچیده، پیشرفتهای عمیق دهههای اخیر در حوزههای علمی و دیجیتال و … همگی در مقابل بحرانی ناشی از ویروسی میکروسکوپی به اغمایی ترسناک فرو رفتهاند.
توانایی ساخت خودروهای تمام برقی و خودران، تاکسیهای پرنده، موشکهای قارهپیما، هواپیماهای پهن پیکر، داروهای نوترکیب و … شاید بخشی از جامعه بشری را گرفتار توهم “شکست ناپذیری” کرده بود؛ توهمی که امروزه احتمالا با قرنطینه بیش از 3 میلیارد نفر از مردم دنیا (از جمله در کشورهای توسعه یافته و مدعی) و ترس از یک عطسه ناگهانی فروریخته است.
بحران کرونا، بدون شک بسیاری از معادلات جهانی را تغییر میدهد؛ بحرانی که دزدی (بخوانید مصادره غیرقانونی) محمولههای بزرگ ماسک و مواد ضدعفونی کشورهای متحد در قاره سبز و جهان پیشرفته اروپا از یکدیگر را مشروع کرده است به راحتی میتواند تمامی معادلات تمدن بشری را برهم بزند. بیراه نیست که عدهای تاریخ معاصر جهان در برخی امور را به پیش از همهگیری بیماری کرونا و پس از آن (اگر پس از آنی باشد!) تقسیم میکنند.
گرچه این بحران و اتفاقات همراه آن قدرت هرگونه پیشبینی را به چالش میکشد اما چندان دور از ذهن نیست که بگوییم کشوری که بتواند اولین گام موثر واقعی در ساخت دارو یا واکسن بیماری کرونا را بسازد در آینده جهان، دست کم در صنعت سلامت، جایگاهی ویژه خواهد داشت. گرفتاری کشورهای اروپایی و قدرت بزرگی همچون ایالات متحده در این بحران که دهه هاست در فیلمهای هالیوودی خود را منجی عالم نشان میدهد و اکنون دست نیاز به دیگر کشورها پیش برده ممکن است باعث تغییراتی شگرف در موازنه قدرت در جهان شود.
بیماری کرونا جنبههای نوآورانهای! نسبت به دیگر انواع رقبای خود همچون آنفلوانزای آسیایی، آنفلوانزای خوکی، سارس، مرس و … داشته و ناشناخته بودن و عدم قطعیت بالا در خصوص رفتار بیماری و نتایج آن، موضوع را بیش از دیگر همه گیریهای مشابه پیچیده نموده است.
بحران کرونا هر چه که هست، یک حمله بیولوژیک یا یک اشتباه تحقیقاتی، یک ویروس طبیعی یا دست سازهای مصنوعی، متولد شرق یا غرب جهان، هر چه که باشد ابعاد متعددی از زندگی انسانها را در دنیا متحول نموده است. بحرانهای اقتصادی، افزایش تعداد بیکاران، کاهش فروش نفت و … بخشی از تاثیرات مخرب کرونا بر زندگی انسان قرن 21 است. اما کرونا با به چالش کشیدن سنتهای جوامع نشان داد بشر آنچنان هم که فکر میکند مدرن نیست. نمونه بارز این خودنمایی در صنایع زیرساختی و پرسابقه به وضوح ملموس بوده و بار دیگر ضرورت توسعه یکی از مهمترین مفاهیم شکل گرفته در سالهای اخیر در صنایع و علوم را به رخ کشیده است. دیجیتال سازی!!
دیجیتالی شدن، تحول دیجیتال، دگردیسی دیجیتال یا هر نام دیگر، اشاره به تحولاتی دارد که سازمانها و روابط را در ابعاد مختلف تحت تاثیرات گسترده خود قرار میدهد. گرچه تعریف واحدی از این مفهوم رایج چند سال اخیر دنیا نمیتوان ارائه داد اما برخی از متخصصین رویکردهایی در تعبیر تحول دیجیتال داشتهاند که مرور آنها خالی از لطف نیست.
به عنوان مثال کریستین مت و توماس هس در مقاله خود[1] تحول دیجیتال را به عنوان مجموعه اقدامهای سازمانها برای بکارگیری تکنولوژیهای جدید دیجیتال و بهرهبرداری از منافع آنها تعریف میکنند. اتفاقی که از دید این دو نفر علاوه بر فرآیندهای عملیاتی کسب و کار در سازمانها بر محصولات و مفاهیم مدیریتی آن نیز اثرگذار میباشد.
جورج وسترمن[2] دانش آموخته دانشگاه هاروارد، مدرس دانشگاه MIT و نویسنده کتاب شناخته شده [3]Leading Digital، تحول دیجیتالی را به عنوان تحول سازمان در سه حوزه اساسی بررسی میکند: تحول در تجربه مشتری، تحول در فرآیندهای عملیاتی و تحول در مدل کسب و کار.
گرچه دیجیتالی کردن با آنلاین یا الکترونیک شدن تفاوت دارد اما بدون شک در بسیاری از کسب و کارها میتواند دربرگیرنده این مفاهیم نیز باشد. با این تعریف مختصر نگاهی به برخی اثرات بحران کرونا بر سازمانها داشته باشیم.
سه اثرمنفی شیوع کرونا بر سازمانها عبارتند از:
- عدم قابلیت مراجعه و برخورد حضوری با مشتری
- کاهش قابل توجه در عملکرد فروش
- دشواریها در از سرگیری فرآیند تولید و ارائه خدمات
سه اثر مثبت شیوع کرونا بر سازمان ها عبارتند از:
- توسعه توانمندی سازمانها در همکاری و اجرای وظایف از راه دور
- افزایش گسترده شناخت کارکنان سازمانها از ارزش تحول دیجیتال و فناوری اطلاعات
- به دست آوردن توانایی بازاریابی و توسعه کسب و کار به شکل آنلاین
در نتیجه همین اثرات شیوع کرونا است که سندی شِن[4]، تحلیلگر ارشد موسسه گارتنر میگوید[5]: ارزش دیجیتال بودن در کانالهای ارتباطی، محصولات و فرآیندهای عملیاتی در حال حاضر برای همه سازمانها شفافتر شده است. شیوع کرونا به عنوان یک زنگ بیدار باش در توسعه دیجیتالسازی است تا سازمانها بیش از پیش تمرکز خود را در سرمایهگذاری بر کسب و کار دیجیتال معطوف کرده و زیرساختها و پلتفرمهای خود را به سمت دیجیتالی شدن پیش ببرند. این سازمانها میتوانند در آینده نیز از اثرات منفی اتفاقات مشابه کاسته و از مزایای بیشمار این تحول بهرهمند شوند.
مهاجرت به دیجیتال شدن سازمانها به اقداماتی اولیه همچون توسعه هویت دیجیتال شرکتها وابسته است تا همکاران و مشتریان در ارتباطات غیر حضوری احساس مشارکت و تعامل مداوم را داشته باشند. توسعه زیرساختهای این مهاجرت از ابتداییترین آنها یعنی سایتهای سازمانی حرفهای و اپلیکیشنهای کاربردی تا توسعه پلتفرمهای دورکاری و جلسات آنلاین کارمندان و زیرساختهای ارتباط 24 ساعته در تمامی روزهای هفته با مشتریان بستهای کامل است که استراتژی خاص خود را جهت توسعه میطلبد.
مجموعه رهپویان دانش و فناوری فرا با شناخت ضرورت این اهمیت از مدتها پیش، به عنوان مشاور توسعه فناوری و مهاجرت دیجیتال سازمانها، با اتکا به نیروی انسانی متخصص خود، مشاورههای تخصصی در زمینه دیجیتالسازی سازمانها و توسعه استراتژی و اقدامات عملیاتی دراین زمینه را آغاز نمود تا از این رهگذر در دوران رشد دیجیتال سازی کسب و کارها در دنیا مجموعههای داخلی نیز در این پارادایم نوین فعال باشند؛ بدان امید که سازمانهای ایرانی با توجه به این ضرورت گریزناپذیر و اجرای آن، علاوه بر بهرهمندی از مزایای بیشمار، تا حد امکان از اثرات مخرب رویدادهای مشابه پیشگیری نمایند.
[1]. Christian Matt, Thomas Hess & Alexander Benlian, Digital Transformation Strategies. Business & Information Systems Engineering
[2] George Westerman
[3] Leading Digital: Turning Technology into Business Transformation
[4] Sandy Shen
[5] Mitigate Coronavirus (COVID-19) Business Impacts With Digital Commerce. Analyst(s): Sandy Shen, Jason Daigler. www.gartner.com
نویسنده: مهدی اوجانی
رئیس دپارتمان مشاوره و نوآوری