میدان نبرد جدید برای ارتباطات و فناوری

توسعه کسب و کار در سایه ی مدیریت نوآوری و فناوری و پیاده سازی فرایندهای نوآوری و فناوری

از زمانی که فناوری دیجیتال به تکامل کسب و کار جهت داد، سازمان‌ها به خود، ارتباطاتی که دارند و رقبای موجود در بازار توجه ویژه ای کردند، آن ها دارایی‌ها و توانمندی های خود را در راه ایجاد ارزش برای مشتریان قرار دادند. کاری که همیشه بر همین منوال بود.

اکوسیستم کسب و کار در مقابل اکوسیستم کسب و کار. آیا اکوسیستم شما برنده این رقابت است؟

به مرور زمان سازمان ها تعاملی تر شدند .عملیات تفکیک شده تر و روابط شراکتی برای ایجاد ارزش میان آن ها بوجود آمد. همچنان که نوآوری های دیجیتال به تغییر صنعت ارتباطات و فناوری می‌پردازد ظهور این کانال-های فروش غیرمستقیم نیز افزایش یافته، نمونه ای موفق از همین کانال‌ها شروع به تضعیف برخی غول های ارتباطات و فناوری که این تغییرات تکنولوژی را به صورت کامل نپذیرفتند، کرد.
تیم های اجرایی دریافتند، مدل‌های سنتی مبتنی بر دادوستد دیگر توان خدمت رسانی به صنعت تکنولوژی و ارتباطات که تازه ترین دستاوردشان خلق اینترنت اشیا (IoT  که به ما این امکان را می‌دهد همه جا به اینترنت دسترسی داشته باشیم) است را ندارند، همین موضوع باعث تاثیر چند برابری چشم انداز مدل‌های مبتنی بر پلتفرم شد که در آن بدلیل وجود شبکه، سود و منافع به طوری که پیش از آن هرگز اینگونه نبود تکثیر می-شود.
یک استراتژی برای رشد کسب و کار موفق می بایست شامل: ایجاد همکاری و نوآوری مشترک باشد .
هیچ محصول یا خدمت ماندگاری به تنهایی با محدودیت های مدل های قدیمی باقی نخواهد ماند.
مدیران اجرایی آگاه، برای تکامل مشارکت جمعی و شکستن موانع آن مدل های سنتی، به پایین دستی های سازمان نیز توجه می کنند. آنها دریافتند وقتی مشتریان به خرید تکنولوژی در مدل مبتنی بر مصرف به عنوان یک سرویس یا خدمت می‌پردازند، نیازمندند که به نتایج این موقعیت دقت نمایند.
تغییر دیدگاه، تغییرات بنیادینی را در پی دارد، اینکه چگونه روابط کسب وکار تعریف، طراحی و هماهنگ شوند؟

وارد اکوسیستم کسب و کار شوید

این پاسخ مسئله پیچیده ای است که 75% از مدیران ارشد فروش با آن مواجه شدند. آنها رشد 5% را برای سود امسال هدف گذاری کردند که نیمی از آنها (47%) درگیر یافتن راهی برای رسیدن به این رشد هستند. اینکه آن رشد 5% اضافی قرار است از کجا حاصل شود؟ دوستان و دشمنان. در یک اکوسیستم هر دو یکی هستند.

اکوسیستم و کانال های فروش غیر مستقیم:

اکوسیستم: شبکه¬ای¬ است سازگار از نهادهای وابسته به هم که با حفظ و توسعه راهکارهای نوآورانه و استفاده از تکنولوژی در همکاری و هماهنگی رشد می¬کند. به سازمان¬هایی فکر کنید که به مشتریان، رقبا و شرکای کسب وکار خود به طور همزمان خدمت رسانی می-کنند. سازمان¬هایی که به عنوان یک واحد تضمین می¬کنند تا با تکیه بر نقاط قوت یکدیگر به طور مستمر، خود را با نیازهای در حال ظهور مشتری با یک رابط مشترک سازگار کنند.

مورد مطالعه: رهبران بازار ابری

آنها یک پلتفرم را مجسم می‌کنند که می‌تواند بازارها، مشتریان و فرآیندها را توانمند سازند تا به جای خوبی برسند.
با وجود بازارهای گسترده، برخی رهبران بازار به تمرکز بر بازارهای هدف می‌پردازند تا بر بازارهای هدف با بهترین راهکارهایشان تمرکز کنند. آنها در حال توسعه یک ارتباط میان فناوری اطلاعات و صفی از مشتریان، شرکا و فروشندگان مستقیم هستند.
موفقیت، موفقیت به بار می‌آورد، همانطور که مشتریان به پلتفرم ها جذب می‌شوند.
در اکوسیستم‌ها وجود یک استراتژی نوآوری مدیریت شده که در آن، ایده دهندگان شرکت می‌توانند رقبا، تامین کنندگان یا حتی مشتریان باشند لازم است. در این دنیای اکوسیستم محور، شرکت اپل و آمازون که به شدت با هم رقابت دارند با همکاری هم، رسیدن به مشتریان بالقوه خود را راحت تر کردند در حالی که همچنان با هم در حال رقابت بودند. آمازون یک نسخه از برنامه kindle reader  را بر روی آیپدهای اپل منتشر کرد و به کاربران خود اجازه داد تا به کتاب‌های دیجیتال کتابخانه انحصاری اش دسترسی داشته باشند. اپل هم که از قدیم الایام استفاده از اپلیکیشن های دیگری که مخصوصا در رقابت با او بودند اجتناب می‌کرد اپلیکیشن kindle را در اپ استور خود پذیرفت، بدون اینکه بخواهد بر IBook که از برنامه های خود اپل است تاکید کند.
پیش از استخدام یکی از مدیران ارشد تکنولوژی مایکروسافت به عنوان مدیر زیرساخت خود، مدیرعامل نیروی فروش، مارک بنیف، موضوع جابجایی ساتیا نادلا (او در حال حاضر مدیرعامل شرکت مایکروسافت است) را مطرح کرد و نادلا پذیرفت، چرا که به او اجازه نوآوری بیشتری داده می‌شد. مارک بنیف توضیح داد : “حالا ما یاد می‌گیریم کارهایی را که میتوانیم با مدیریت فایل در مایکروسافت و آفیس انجام دهیم، تا پیش از این هیچ وقت آن را در خود نمی یافتیم .”
در این محیط موفقیت کسب و کار بستگی به این دارد که اکوسیستم چقدر می‌تواند تمام قابلیت ها و توانایی ها را به طور موثر هدایت کند تا راهکار‌ها و تجربیاتی از آن حاصل شود که بتواند پاسخگوی نیازهای در حال ظهور مشتریان باشد.
حالا به این شله قلمکار رقابتی این را هم بیفزایید که رقیب های جدید، همان رقبای سنتی نیستند.
به عنوان مثال، رسانه جهانی NBC، ممکن است با CBS  که یک خبرگزاریست رقابت کند اما در مورد Netflix  که رقیب جدیدیست باید محتاط باشد.
هوشمندی یک اکوسیستم را بیمه خواهد کرد که به نتایجی که مشتریان هدف بدنبال آنند برسد، که شامل ترکیب درستی از تکنولوژی، خدمات، سرمایه گذاری و قابلیت های اجرایی که روابط را با سرعت نور یکی پس از دیگری هماهنگ می‌کند می باشد.

پلتفرمها حکمرانی می کنند نه محصولات

در یک اکوسیستم، شرکت های اصلی دقیقا کاری مشابه رهبر ارکستر دارند. تعیین اینکه چه توانایی ها و قابلیت هایی باید با هم باشند، تنظیم سرعت و زمان‌بندی برای رسیدن به نتایج مورد نظر. برای صنعت تکنولوژی و ارتباطات یعنی محصول و خدمات جدید تا رسیدن به تمایلات و خواسته های مشتریان که به خاطر افزایش و سرعت ارتباطات همواره در حال تغییر است. بدین ترتیب آنها تبدیل به کارگزارانی می شوند که استانداردهایی تعریف می‌کنند تا مشخص کنند اعضا چطور می‌توانند به پلتفرم اصلی متصل شوند و با دیگر اعضا تعامل کنند. یک کارگزار خوب قوانین تعامل را از طریق حمایت از حکومت تعریف می‌کند.
کارگزاران چیز ملموسی جز توانایی ایجاد یک پلتفرم از قابلیت‌ها که پاسخگوی نیازهای مشتری است را ندارد.
آفرینندگان گوشی های هوشمند یک دستگاه ارائه دادند. اما آیا گوشی های هوشمند تنها یک گوشی تلفن همراه است؟ یا سیستمی برای پرداخت های مالی است؟ یا یک ابزار اجتماعیست؟ یک تلویزیون است؟ پاسخ: همه آنهاست.
شرکت بزرگ ارتباطات Verizon را در نظر بگیرید که پلتفرمی به نام Auto share را خلق کرد. در ابتدا تنها به کاربرانش امکان به اشتراک گذاری ماشین‌ها را می‌داد اما حالا به اشتراک گذاری مجازی هر چیزی را مد نظر دارد.
به سادگی این‌ها را کنار هم قرار دهید: پلتفرم ها، نه محصولات
یک محصول بدون پلتفرم تقریبا از بین می رود چرا که ارزش آن محصول به گونه ای وابسته به این است که چقدر خوب با دیگر محصولات مکمل ارتباط برقرار کرده و یکپارچه می شود .
شرکت های تکنولوژی و ارتباطات هم باید برای رشد به یک پلتفرم مجهز شوند. این تغییر در اکوسیستم  در مقابل یک شرکت به تنهایی، چاره ساز است. در حال حاضر در صنعت مدلی مطرح است به نام مدل گرفتن زمین، تعداد زیادی از شرکت ها برای این موقعیت رقابت می‌کنند، توسعه یک اکوسیستم برای بیشینه کردن شبکه در این حالت موثر خواهد بود.
رهبری زودهنگام نیز یک کلید است. آنها که عقب ماندند ممکن است از نظر مالی توان بازیابی خود را نداشته باشند.
اما داشتن این قلمرو چه چیزهایی در پی دارد؟
•    نوآوری مستمر، نه فقط تمرکز بر بهره‌وری.
•    مدل های عملکرد توامان: تشکلات اقتصادی به طور همزمان با دو مدل دست و پنجه نرم می کنند . یکی برای حفظ کسب وکار فعلی و دیگری برای ساخت کسب و کار جدید
•    همکاری های مشترک فراتر از مرزهای سنتی

60 درصد از مدیران قصد دارند با شرکای کسب وکار دیجیتالی جدید صنعت خود تا دو سال آینده مشارکت داشته باشند و 40 % می¬خواهند که نفوذ شرکای کسب و کار دیجیتال را به خارج از صنعت خود بسپارند و 48% قصد این را دارند تا با پیشروان تکنولوژی دیجیتال و پلتفرم ابری شریک شوند.

برنده شدن چگونه است؟

در تقابل شرکت ها، پیروز شدن یک شرکت در مقابل شرکت رقیب به سادگی تعریف می‌شود. دستیابی به اعدد و امتیازات بالاتر اساسا برنده شدن در یک مدل اکوسیستمی متفاوت است. شما همچنان باید امتیاز بالایی از مشتریان بگیرید و از نقاط قوت رقبا به نفع خودتان استفاده کنید، در واقع آنها را بخشی از اکوسیستم خود کنید.
شرکت‌ها مدل های کسب و کار سنتی را دور می‌ریزند چرا که این مدل‌ها فاقد:

  • مدل های مالی  مورد نیاز برای پیوستن به بازارهای دیجیتال
  • برنامه‌هایی برای هدایت چالش های مالی و عملیاتی در راستای تغییرات مدل های کسب و کار
  • مدل‌‌های عملیاتی که رویکرد شبکه مشارکتی را به منظور ترویج نوآوری پرورش دهد

اکوسیستم به جای آن، موارد زیر را در بر گرفته است :

  • خلاقیت مشترک: با ارزش‌ترین نیروی کارتان دیگر به شما تعلق ندارد. آمیزه ای از استعدادهای مختلف در اکوسیستم دور هم جمع شده تا بر اساس خواسته های مشتری مجددا به تعریف ارزش در اکوسیستم بپردازند.
  • نوآوری: دیگر چاره‌ای نیست، نیاز به یک فرآیند محوری است.
    53% از سازمان‌ها اذعان دارند که آنها از یک برنامه نوآورانه باز با مشتریان، تامین کنندگان و شرکا استفاده کردند .
  • وابستگی متقابل و داشتن نقشی پویا: یک اکوسیستم خوب چشم‌اندازها را بازتعریف می‌کند که در آن راهکارهای جدید، توسعه یافته و مصرف می‌شوند.
  • محیط سازگار: به شرکت ها اجازه دهید که با سرعت بیشتری به شکست ها پاسخ دهند.
  • حکومت: قوانین تعامل برای برقراری ارتباط، همکاری و نوآوری است.

پلتفرم خودروی متصل به اینترنت: انقلابی در ساخت

خودروهای متصل به اینترنت به عنوان یک مثال بزرگ و مهم از یک اکوسیستم در حال تحول است که نیازمند همکاری صنایع متقابل و رقبا است. تا سال 2025 تمام ماشین های جدید متصل به اینترنت خواهند بود طوری که ما در حال حرکت هم کاملا از اینترنت اشیا بهره‌مند می‌شویم.
مصرف‌کنندگان خودروهای متصل به اینترنت می‌خواهند که دستگاه های دیجیتال آنها بطور یکپارچه با هم کار کنند. این تکنولوژی از شرکت‌های خودروسازی نخواهد آمد چرا که منابع آنها توان دستیابی به عمق و سرعت تکنولوژی موردنیاز را ندارد. برای مثال خودروی مرسدس بنز Daimler  یک خودروی متصل است که شامل اتصالات API که مجهز به ترموستات های قابل تنظیم از راه دور Nest در خانه رانندگان است. این ابزار و تکنولوژی زمان رسیدن راننده به خانه را اطلاع می‌دهد و ترموستات ها بر اساس دلخواه فرد دمای منزل را تنظیم می‌کنند. تولیدکنندگان خودرو و یک خانه متصل به اینترنت پیش از این بخشی از یک اکوسیستم نبودند اما حالا متمایز شده و می‌توانند بخشی از یک مجموعه باشند.
اگر به این ترتیب پیش برویم ممکن است در آینده حمام ها راه بروند، اجاق گاز ها شروع به کار کنند و چک کردن های امنیتی گاز و برق و … پایان یابد.
حتی اگر تولیدکنندگان خودرو می‌خواستند خود تامین کننده این تکنولوژی در ماشین هایشان باشند ممکن است کار غیرعاقلانه ای باشد چرا که تکنولوژی به سرعت تغییر می‌کند در حالی که متوسط سن وسایل نقلیه در ایالات متحده بیش از 11 سال است و این دو همخوانی ندارند. در عوض تولیدکنندگان تجهیزات اصلی خودرو به عنوان کارگزارانی همراه، با تکنولوژی همکاری می‌کنند.
گاهی اوقات ممکن است شرکت ها راه حل های کوتاه مدت خود را متوقف سازند تا به سمت ارائه دهنده خدمات در مدل اکوسیستم میل کنند.
برای مثال یک تولیدکننده ابزارهای حافظه و ذخیره‌سازی بسیار مجهز و تکنولوژیک همین کار را کرد که در نتیجه این کار در اکوسیستم بوجود آمده خودش شرکت اصلی شد و به این ترتیب به بیش از 500 میلیون دلار رشد دست یافت و ارزش کسب و کار خود را 15% افزایش داد.

بازیگران باهوش چه می‌کنند ؟

اکوسیستم دیجیتال بیشتر نیازمند یکپارچگی است. اکوسیستم های برنده:
• در روابط دیجیتال استاد هستند. ارتباط با مشتریان و شرکای اکوسیستم را کارشناسی می‌کنند تا با بررسی مجدد توانایی‌ها در صورت لزوم برای تقویت همکاری مدل‌های عملیاتی و نقش‌ها را مجددا طراحی کنند.
• سهولت پذیرش. بازیکنان هوشمند ریسک را کم می‌کنند تا مشتریان و شرکا را قادر سازند تا با قدم‌های کوچک و سریع برنامه‌های موفقی در پلتفرم خود ایجاد کنند.
• ساده کردن تجربه خرید. اکوسیستم‌های قوی جدا از دقت در نتایج راه حل‌ها، با تمرکز بر روی هدف مشابه مشتریان به رشد این بازار جدید و کسب و کار فردی خود می‌پردازند.
یک اکوسیستم برنده مجموعه همکاری‌های مشترک است که توانایی این را دارد تا به سرعت در مقیاس‌های مختلف نتیجه بخش باشد و بر راه حل ها متمرکز بماند.

حال سوالی مهم پیش می‌آید:

آیا اکوسیستم شما برنده می‌شود؟ پاسخ کاملا بستگی به این دارد که چقدر سریع و چابک و استراتژیک سازمان شما به اتخاذ یک راه جدید برای انجام کسب و کار می‌پردازد.
یک تیم رهبری هوشمند با در نظر گرفتن چشم‌انداز استراتژیک به تدوین اکوسیستم خود می‌پردازد. مال شما چطور؟

ترجمه: تیم محتوایی شرکت رهپویان دانش و فناوری فرا

منبع: accenture.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.