برنامه ریزی استراتژیک در سازمانهای عمومی و خصوصی
با توجه به سرعت، پیچیدگی و شدت تغییرات فضای کسبوکار، ابزارهای سنتی مدیریت سازمانها که متکی بر پایداری و پیشبینیپذیری محیط بودند و گذشته را ملاک پیشبینی آینده قرار میدادند اثربخشی خود را از دست دادهاند. در نتیجه دستیابی به توانمندیها و مهارتهای لازم برای حفظ مزیت رقابتی و رشد پایدار، با ابزارها و تفکرات سنتی غیرممکن و نامحتمل به نظر میرسد. در این فضا تصمیمگیری به موقع و بر اساس اطلاعات به روز، آیندهنگرانه و واقعی که با اتکا بر برنامهریزی و تفکر راهبردی به دست آمدهاند نقشی چشمگیر در عملکرد برتر شرکتها و سازمانها دارد. در واقع این عملکرد برتر بیش از همه ناشی از تغییرات برخاسته از برنامهریزی و تفکر راهبردی است.
تغییرات راهبردی که به طور معمول تغییراتی بزرگ و با نگاه به آینده هستند تمامی ابعاد سازمان را هدف میگیرند. همچنین، توجه به پیوستگی و تداوم یک تغییر یا برنامه راهبردی یکی از مهمترین و کلیدیترین مسائل در استقرار اثربخش و کارای مدیریت راهبردی است. این نوع نگاه به برنامهریزی راهبردی بایستی بر اساس یک روش نظاممند و اجراپذیر و مبتنی بر موضوعات مهم و چالشهای اساسی سازمان (عوامل کلیدی موفقیت) باشد تا در دورههای زمانی مشخص قابلیت ارزیابی و بازنگری باشد. قابلیت ارزیابی و بازنگری برنامههای راهبردی در دورههای زمانی مشخص موجب شناسایی روابط علی- معلولی مؤثر بر عملکرد سازمانی و به تبع آن یادگیری سازمانی میشود. رهآورد چنین دانشی بهبود مستمر و افزایش اثربخشی راهبردها است.
- رویکرد شرکت فرا در ارائه خدمات مشاوره مربوطه به برنامه ریزی استراتژیک، کمک به بنگاه اقتصادی و کسب وکار برای دستیابی به اهداف ذینفعان کلیدی آن است. تلاشی که موجب خواهد شد تا خاطرات گذشته سازمان از برنامه ریزی به فراموشی سپرده شود و فضایی کاملا عملیاتی بر برنامه ها حاکم گردد. از این رو اقداماتی به صورت کلی طرح ریزی شده که متناسب با شرایط هر بنگاهی اصلاح و بهبود خواهد یافت. به صورت کلی، اولین گام در برنامه ریزی استراتژیک، آشنایی با شرایط کسب وکار و محیطی است که در آن به فعالیت می پردازد. از این رو ابتدا به جمع اوری اطلاعات پرداخته خواهد شد. اطلاعات مربوط به زنجیره ارزش کسب وکار، وضعیت موجود بلوغ سازمانی، ویژگی های سازمانی از جمله منابع انسانی، تکنولوژی، مالی و بازار و همچنین اطلاعات مربوط به ذینفعان کلیدی (اثرگذاری و اثرپذیری آنها) در این مرحله جمع آوری و همچنین بررسی میگردد. از طرفی روندهای تحول در رقبای کسب وکار، برنامه های شرکتهای موفق و اطلاعات مربوط به ویژگی های محیطی نیز جمع آوری میگردند. بر اساس این مجموعه اطلاعات تحلیل اولیه نسبت به وضعیت موجود کسب وکار، متوسط صنعت و روندهای پیش روی آن صورت گرفته و با توجه به اهداف ذینفعان کلیدی، چشم انداز راهبردی مشخص خواهد شد. بر اساس ارزیابی فاصله ی موجود بین چشم انداز و وضعیت موجود کسب وکار، تحلیل شکاف (gap analysis) انجام می شود و دلایل ریشهای ( rout cause analysis) آن نیز تبیین میگردد. این بخش مقدمات اصلی برای تدوین سند راهبردی را فراهم خواهد نمود.
- با توجه به شناخت ایجاد نسبت به سازمان و محیط پیرامون، بیانیه استراژیک تدوین می گردد تا چشم انداز، مأموریت و ارزشهای سازمان به نحوی پشتیبان شرایط واقعی و مناسب برای طی نمودن مسیر پیش رو طراحی و تدوین گردند. بر اساس بیانیه استراتژیک، اهداف کسب وکار در سطوح مختلف مانند کلان و خرد و بازههای زمانی کوتاه، میان و بلند مدت تعیین می گردد. اقدام بعدی تدوین استراتژیها خواهد بود. استراتژی به عنوان مسیر دستیابی به اهداف کسب وکار شناخته میشود که بیان کننده رویکرد کسب و کار در مواجهه با موقعیتهای مختلف است. در گام بعدی برای هر یک از استراتژیهای تدوین شده، برنامههای اجرایی به همراه نگاشت سازمانی آن دیده خواهد شد تا سازمان از حرکت در مسیر اهداف خود اطمینان خاطر داشته باشد.
یکی از نگرانیهای رایج در کشور، تبدیل شدن سند استراتژی به جزوهای در کتابخانه سازمانها است. رویکرد عملگرایانه و واقعبینی شرکت فرا تلاش دارد تا شرکتها را از این آفت دور نماید. به همین رو شاخصهای دقیق با سنجههای قابل اندازهگیری مشخص میشوند و رویههای اندازه گیری و سنجش آنها نیز فرموله میگردد و به سازمان نیز آموزش داده میشود تا به صورت مستمر از وضعیت پیشرفت استراتژیک کسب وکار اطلاع داشته باشد. برای این منظور تلاش خواهد شد تا از مکانیزمهای به روز گزارشدهی نیز بهره برده شود.